مترونوم | پادکستی درباره موسیقی و داستان ساخته شدن ترانه های مشهور

سلطان قلبها

اپیزود ۵- سلطان قلبها، ۵۰ سال بعد (بخش اول)

قسمت پنجم پادکست مترونوم (بخش اول) به مناسبت پنجاهمین سال ساخت فیلم و ترانه سلطان قلبها به داستان چگونه ساخته شدن این ترانه مشهور توسط انوشیروان روحانی در سال ۱۳۴۷ می پردازد.

ترانه ای که برای اولین بار صدای عارف بر روی تصویر فردین شنیده شد. قبل از این فیلم همیشه ایرج به جای فردین آواز می خواند.

  1. سلطان قلبها مترونوم ۲۶:۵۵

متن اپیزود پنجم مترونوم، سلطان قلبها، ۵۰سال بعد (بخش اول)

ملودی ها وترانه‌های آشنایی هستند که همه مردم آنها را شنیده اند و با آنها آشنا هستند و حتی چندخطی از شعر آن را هم حفظ هستند.  سلطان قلبها بی شک یکی از این ترانه هاست. ملودی این ترانه امروز در سرهر چهارراه و هرگوشه خیابان ایران توسط نوازندگان دوره گرد نواخته می شود و همه جا می شود آن را شنید. شعرساده ودلنشین  آن به راحتی در ذهن می ماند وکمتر کسی را پیدا می‌کنی که این ترانه را نشناسد.

این ترانه مشهور امسال پنجاه ساله شد و نیم قرن از آفرینش و اجرای آن می گذرد و طی این سالها حتی با کثرت شنیدن و اجراهای زیاد و مختلف هنوز جایش رادر دل مردم حفظ کرده.

 اما برای تعریف داستان این بار مجبوریم چدسال قبل‌تر از ساخته شدن ترانه و فیلم سلطان قلبها یعنی سال ۱۳۴۴ برویم. در آن سال سیامک یاسمی کارگردان سینما تصمیم گرفت با تکرار شخصیتی که از فردین در فیلم آقای قرن بیستم  ساخته بود فیلم دیگری بسازد. فیلم درهفته اول فروش چندانی نکرد ولی ناگهان از هفته دوم فروش آن به سرعت بالا رفت.

 فیلم گنج قارون به کارگردانی سیامک یاسمی و  با بازی محمدعلی فردین، تقی ظهوری، فروزان و آرمان  ساخته شد وبا فروش و استقبال عجیبی روبرو شد. گنج قارون سمبل و نمونه سینمای تجاری فارسی شد و مسیر سینمای ایران رو عوض کرد و شخصیت فردین به عنوان ابرقهرمان خوش قلب و پاک فیلمهای فارسی در بین عوام مردم جاافتاد.

تقی مختارکارگردان و بازیگر سینما در مورد فیلم گنج قارون اینطور نوشته:

« گنج قارون شهرت ومحبوبیتی خیره کننده یافت.  بطوری که بخصوص در نواحی جنوب و پایین شهر تهران و بسیاری از شهرستانها کسانی بارها و بارها به همراه خانواده های خود به دیدن آن رفتند و فروشی افسانه ای را یعنی حدود پنج و نیم میلیون تومان آن زمان را فقط در سال ۱۳۴۴  برای آن رقم زدند و مقام پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را تا آن زمان نصیب گنج قارون کردند. از آن پس بود که نه تنها دستمزد های فردین و فروزان و ظهوری و آرمان در حد بی سابقه بالا رفت بلکه خون تازه ای به کالبد اقتصاد سینما تزریق شد. تماشاگران بیشتری جلب فیلمهای ایرانی شدندو بازار تقریبا ورشکسته نمایش فیلم رونق گرفت ودرعین حال نوع خاصی از سینمای رویاپردازوصرفا تفریحی بوجود آمد که فردین سمبل و نماد بلا منازع آن بود. فرمولی که در تقریبا تمامی فیلمهای اودر این دوران با موفقیت تمام بکار می رفت خیلی ساده بود. جوانی آس وپاس ، خوش قلب و درعین حال بزن بهادر در هرفیلمی به ترفندی بادختری از طبقات بالا و ثروتمند برخورد میکرد و با دلبستن به اوو ایجاد رابطه عاطفی سعی می کرد مشکلات و گرفتاری های اکثرا خانوادگی او را ازمیان برداشته و رفع کند. این کار در پیچ و خم ماجرا هایی اکثرا اغراق شده  به نیروی خوش قلبی و ایمان و صداقت و صمیمیت و نیز جوانمردی و زور بازوی قهرمان فیلم انجام میگرفت واو ودختر مورد علاقه اش از همه حوادث پیش رو با موفقیت گذر کرده و در انتهای به وصال هم می رسیدند. تماشاگران خاص فیلمهای ایرانی که اکثریتشان از طبقه پایین و محروم جامعه بودند این  شخصیت شوخ طبع ، بی الایش ، پاک، باایمان ، جوانمرد ، خوش قلب و بزن بهادر را به مثابه ملک جمشید افسانه ها و برآورنده رویاها و تمناهای درونی خود پذیرفته و چنان دوستشان داشتند  که به او لقب سلطان قلبها دادند. »

( قسمتی بود از خاطرات سینمایی تقی مختار در سایت گویا)

اما این شخصیت علی بی غم موفق منحصر به خود فردین نبود. به غیر از قیافه وصورت جذاب و فیزیک اندام مناسب  فردین عوامل دیگه ای نیز در این موفقیت سهیم بود.  صدای باصلابت و شوخ وشنگ  چنگیز جلیلوند که در دوبله و صداگذاری  فیلم به جای فردین حرف می‌زد  والبته آواز رسا و زیبای ایرج خواجه امیری که در سه چهار ترانه هرفیلم  فردین با آن لب می‌زد و به جای او، ایرج  چهچه  می زد، دل تماشاگرایرانی را می برد و باعث همذات پنداری او می‌شد. در واقع مخلوط این سه عنصر بود که شخصیت علی بی غمی فردین را تثبیت می کرد و باعث  تضمین فروش فیلم می‌شد. پس ازگنج قارون و برای مدتها استفاده از همین فرمول و شخصیت علی بی غمی فیلمهای زیادی ساخته شدند وخیلی از آنها هم فروشها بالایی داشتند.

در سال ۱۳۴۷ مهدی میثاقیه تهیه کننده شناخته شده سینمای ایران تصمیم به ساخت فیلمی با همین الگوی موفق گرفت. اینبار خود محمدعلی فردین به عنوان کارگردان و بازیگر پشت و جلوی دوربین قرار داشت وآذرشیوا نقش مقابل او را بازی می کرد . گفته می‌شود  فیلمنامه بر اساس یک فیلم پرفروش هندی نوشته شده بود. فردین برای ساخت موسیقی فیلم از ابتدا با  انوشیروان روحانی در مورد موضوع و داستان فیلم صحبت کرد و او با توجه به تم ملودرام و احساسی فیلم  ساخت موسیقی  از همان جنس را شروع کرد.

 پس از ساخت موسیقی و ملودی ها نوبت به خواندن ترانه های فیلم شد. موسیقی  نقش مهمی در فیلم سلطان قلبها داشت  و چندین ترانه در اون خوانده می شد. البته به سبک سیاق فیلمهای آن دوره  قرار بود ایرج  به جای فردین آواز بخواند. اما ترانه های که انوشیروان روحانی برای فیلم ساخته بود از جنس صدای ایرج نبود. صدای ایرج خواجه امیری بیشتر متمایل به موسیقی سنتی و آوازی ایرانی داشت و ترانه های فیلم از جنس پاپ و موسیقی مدرن تر بود که با صدای او همخوانی چندانی نداشت. البته برای خواننده زن از ابتدا قرار بود عهدیه بدیعی به جای آذر شیوا آواز بخواند. در همان زمان انوشیروان روحانی پیشنهاد خواندن عارف عارف کیا را بجای فردین  به مهدی میثاقیه و فردین می دهد که با مخالفت شدید میثاقیه روبرو می شود. همانطور که گفتیم فرمول صدای ایرج بر روی تصویر فردین فرمول تضمین شده ای بود و همیشه در گیشه جواب داده بود. انوشیروان روحانی، فردین را راضی می کند که با مهدی میثاقیه صحبت کند و سرانجام میثاقیه با اصرار فردین و انوشیروان روحانی  راضی به این کار می‌شود و با دلخوری قرارداد را امضا می‌کند و دست آخر می‌گوید: این آخرین همکاری ما خواهد بود.

 ترانه ها با صدای عهدیه و عارف و دو صدایی ضبط می شود و موسیقی فیلم حاضر می‌شود.

 سلطان قلبها  چندین ترانه دارد از تکخوانی های عارف و عهدیه تا ترانه دوصدایی با ریتم والس با همراهی گروه کر در انتهای فیلم  و همچنین ترانه رقصی و اصطلاحا رنگی که برای بازیگر خردسال فیلم یعنی لیلا فروهر ساخته شده بود.

 محمدعلی شیرازی که شاعر ترانه های فیلم است در مورد سرودن شعرهای برای ترانه های فیلم توضیح می دهد.

به گفته لیلا فروهر  که در زمان بازی در این  فیلم حدودا نه ساله بود، ابتدا قرار بود خود لیلا فروهر ترانه های مربوط به نقشش را بخواند اما  به علت ابتلا به بیماری اوریون و با توجه به تنگ بودن وقت سرانجام آهنگها توسط بلا الوندی دختر دایی ویگن که جزو خوانندگان و مجریان برنامه کودک رادیو ایران بود اجرا می شود.

سرانجام فیلم در تابستان ۱۳۴۷ آماده نمایش می شود و در ششم شهریور ۱۳۴۷ به روی پرده می رود و از ابتدا با فروش خیره کننده ای روبرو می شود و مدتها بر روی پرده سینماها می ماند و صفحات  موسیقی آن با استقبال مردم در تیراژ زیاد فروخته می شود.  مهدی میثاقیه برای قدردانی و دلجویی از انوشیروان روحانی تلگراف تشکر و دسته گل بزرگی به خانه او می فرستد و مهمانی بزرگی به افتخار او و در محل استودیو میثاقیه برگزار می شود.

سلطان قلبها کم‌کم به یکی از ترانه های خاطره انگیز ایرانی بدل می شود و در گذر سالها در ذهن مردم ماندگار می‌شود. ملودی آن از نخستین قطعاتی است که بسیاری از هنرجویان موسیقی نوازندگی را با آن آغاز می کنند و همین طور که گفتیم جزو چند ترانه ای است  که اکثر نوازندگان خیابانی و دوره‌گرد در خیابان‌ها و سرچهارراه‌های ایران آن را می نوازند.

عارف ترانه سلطان قلبها را بعدها مجددا  در سال ۱۳۷۲ در آلبوم بهترینهای عارف  و دوباره بعدتر در سال ۹۰ خورشیدی با تنظیم عبدی یمینی در آلبومی به نام سلطان قلبها اجرا کرد. برای اجرای اخیر از ارکستر بزرگ و یک گروه کر سی نفره  استفاده کرد و بخاطر کوچک بودن فضای استودیو، ترانه در یک کلیسا اجرا شد. هرچند خود عارف معتقد است که مردم اجرای قدیمی و اصلی او را بیشتر دوست دارند.

داستان سلطان قلبها در اینجا تموم نمیشه و  ماجرای شنیدنی و جالب دیگری هم دارد  که تعریفش می ماند برای اپیزود بعدی و قسمت دوم ماجرای سلطان قلبها .

جا دارد قبل از همه چیزاز استاد انوشیروان روحانی تشکر کنم که با بزرگواری و لطف قبول کرد که خاطرات دوره هنریش را برای ما تعریف کنه. گفتگوی طولانی چند ساعته که ایشون با همون صورت گشاده و چهره خندان و با سعه صدر تحمل کردند و سوالهای بی پایان من رو جواب دادند  و البته یک تشکر ویژه هم دارم  از رضا روحانی نازنین که از روز اول راه اندازی این پادکست  مشوق و حامی آن بوده و گفتگوی من با استاد بدون او و زحمتهایش ممکن نبود و زحمت صدابرداری و ضبط گفتگو رو هم کشید.

نظر شما را صمیمانه پذیرا هستیم!

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.